آرمان اعدام نشد / فرصت یک ماهه خانواده غزاله
– قصاص آرمان با مهلت یک ماهه خانواده غزاله به تعویق افتاد آرمان پسر جوانی که سال 92، دختری را که تصمیم به ازدواج با او داشت را به قتل رسانده..
قصاص آرمان با مهلت یک ماهه خانواده غزاله به تعویق افتاد
آرمان پسر جوانی که سال 92، دختری را که تصمیم به ازدواج با او داشت را به قتل رسانده بود اما هیچ گاه درباره محل اختفای جسد حرفی نزده بود، یک ماه دیگر فرصت دارد به شبهات پرونده پاسخ دهد. شروع آشنایی و ارتباط آرمان و غزاله به سفر خانوادگی در ترکیه برمی گردد که پس از آن این ارتباط به جدایی های مقطعی و چند باره و نهایتا قتل غزاله منجر شد.
12 بهمن 92 غزاله برای آخرین بار از خانه خارج و ساعاتی بعد پس از ملاقات با آرمان، برای همیشه ناپدید می شود. پس از اعلام مفقود شدن غزاله توسط خانواده اش، پیگیری های پلیس آنها و خانواده اش را به آرمان می کشاند و او پس از دستگیری و در تحقیقات اولیه، تناقض گویی را کنار گذاشت و به قتل غزاله اعتراف کرد.
آرمان در تحقیقات و بازجویی های اولیه گفته بود آن روز وقتی غزاله به خانه مان آمد و از تصمیم قطعی او برای جدایی و سفرش به خارج از کشور باخبر شدم، عصبانی شدم و بین ما درگیری ایجاد شد. پس از اینکه به زمین خورد و سرش به گوشه تخت برخورد کرد، چند ضربه با میله بارفیکس به سرش زدم و نهایتا متوجه شد نفس نمی کشد. جسد او را در چند لایه نایلون پیچیدم و داخل یک چمدان گذاشتم و آن را در سطل زباله ای نزدیک خانه انداختم
این، ادعاها و اعترافات آرمان در حالی بود که با وجود اعتراف، هیچ گاه نشان و اثری از جسد غزاله یافت نشد و جستجوی طولانی در محل دپوی زباله ها در جنوب تهران هم کمکی به مأموران و خانواده غزاله نکرد تا این معما تا امروز سر به مهر بماند.
آرمان در جلسه محاکمه از خانواده غزاله عذرخواهی کرد و با این جمله مادر غزاله روبه رو شد که "باید بمیری"! پدر غزاله هم با اشک و بغض تقاضای قصاص کرد و گفت مابه التفاوت دیه را می پردازیم.
آرمان درباره آشنایی و ارتباط با غزاله گفته بود: من و غزاله نزدیک عید در سفری در ترکیه با هم آشنا شدیم. هر دو با خانواده های مان به آن سفر رفته بودیم. بعد از آشنایی با تماس تلفنی با هم در ارتباط بودیم، اما بعد از مدتی در تهران همدیگر را دیدیم. رابطه ما چند بار به هم خورد و دوباره از نو شروع کردیم