دیالوگ امیر نوری در فیلم رسوایی (آدم عوض بشه ، عوضی نشه)
– خلاصه داستان فیلم رسوایی: افسانه دختری زیبارو و فقیر جنوب شهری است که علاقه مند به حضور در جامعه با ظاهری متفاوت و جلب توجه مردان می باشد..
خلاصه داستان فیلم رسوایی:
افسانه دختری زیبارو و فقیر جنوب شهری است که علاقه مند به حضور در جامعه با ظاهری متفاوت و جلب توجه مردان می باشد. خانواده وی از طرف آقاشریف که طلبکار و صاحبخانه ایشان است، تحت فشار هستند. آقاشریف که مردی میانسال و مجرد (به دلیل فوت همسر) است، علاقه مند به ازدواج با افسانه است و این مهم را شرط برداشتن فشارهای مالی از جانب خود به افسانه و خانواده وی عنوان کرده است. افسانه نیز تصمیم می گیرد برای کمک به خانواده خود، به آقا شریف نزدیک شود تا بتواند امتیازهایی از وی بگیرد. اما در یکی از دیدارهای خصوصی که بین وی و آقا شریف در دفتر کار آقا شریف انجام می شود