کلیپ اسمی - کانالها

― نقش ما گو ننگارند به دیباچه عقل هرکجا نامه عشق است نشان من و توست..

― آن بانگ بلند صبحگاهی وین زمزمه شبانه از توست..

― دلی که در دو جهان جز تو هیچ یارش نیست گرش تو یار نباشی جهان به کارش نیست..

― چنان ز لذت دریا پر است کشتی ما که بیم ورطه و اندیشه کنارش نیست..

― کسی به سان صدف واکند دهان نیاز که نازنین گوهری چون تو در کنارش نیست..

― خیال دوست گل افشان اشک من دیده ست هزار شکر که این دیده شرمسارش نیست..

― نه من ز حلقه دیوانگان عشقم و بس کدام سلسله دیدی که بی قرارش نیست..

― ز تشنه کامی خود آب می خورد دل من کویر سوخته جان منت بهارش نیست..

― عروس طبع من ای سایه هر چه دل ببرد هنوز دلبری شعر شهریارش نیست..

― نشود فاش کسی آنچه میان من و توست تا اشارات نظر نامه رسان من توست..

― گوش کن با لب خاموش سخن می گویم پاسخم گو به نگاهی که زبان من و توست..

― عاشقی پیداست از زاری دل --- نیست بیماری چو بیماری دل . (( مولوی ))..

― عاشقی کار سری نیست که بر بالین است ! (( سعدی ))..

― عشق مانند یک جنگ است: می توانی هر وقت دوست داری آن را شروع کنی، اما تمام کردنش دست خودت نیست. (اسپانیایی)..

― تو مهمونی های متعدد خونوادگی ، همش براش خواستگار پیدا می شه ، مامانش خسته شده بس که جواب رد به مامان پسرای فامیل و دوستا و آشناها داده !! ..

― باز آی دلبرا که دلم بی قرار توست وین جان بر لب آمده در انتظار توست..

― در دست این خمار غمم هیچ چاره نیست جز باده ای که در قدح غمگسار توست..

― ساقی به دست باش که این مست می پرست چون خم ز پا نشست و هنوزش خمار توست..

― ای سایه صبر کن که برآید به کام دل آن آرزو که در دل امیدوار توست..

― تو... فقط چند روز است که نیستی من... هزاران قرن است که دلتنگم..