اسفندی - هشتگ ها

― ♥ بعضے وقتها… آنقدر خستگے به تنم مینشیند… ڪه ڪسی… جز تو… نمیتواند آرامم ڪند… و من براے خودم… تو را تجویز میڪنم… صدایت را… احساست را..

― می ﺗﺮﺳﻢ ببوسم ات به ﺧﺎنه ڪه ﺑﺮگشتی ﺩﻫﺎﻧﺖ ﺑﻮی ﺷﻌﺮ ﺑﺪﻫﺪ ! ﻣﺎﺩﺭﺕ ﺳﺮﺕ ﺩﺍﺩ بڪشد : ﺑﺎﺯ ڪدام ﺷﺎﻋﺮ ﻭﻟﮕﺮﺩ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺑﻮﺳﯿﺪ..

― چه مبارک است این غم که تو در دلم نهادی به غمت که هرگز این غم ندهم به هیچ شادی ز تو دارم این غم خوش به جهان ازا ین چه خوشتر تو چه دادیم که گو..

― ماجرا کم کن و بازآ که مرا مردم چشم خرقه از سر به درآورد و به شکرانه بسوخت ترک افسانه بگو حافظ و می نوش دمی که نخفتیم شب و شمع به افسانه بسو..

― 💟مست چشاتمو بی اراده منو میکشه به سمتت انتخاب منی احتمال قوی سهم منه قلبت..

― 💟تو که خود خود عشقی تولدت مبارک تو هدیه بهشتی تولدت مبارک..

― دیدن خوشحالی تو در روز تولدت همه چیزی است که آرزویش را دارم امیدوارم به هر چیزی که آرزو می کنی برسی تولدت مبارک عشقم..

― جشن میلادت را به پرواز می روم دراین خانگی ترین آسمان بی انتها آسمانی که نه برای من نه برای تو که تنها برای “ما” آبیست..

― زندگی بسیار کوتاه تر از آنست که بخواهیم بعضی از کلمات مهم را ناگفته نگه داریم ! مثل دوستت دارم..

― در ببندید و بگویید که من جز از او همه کس بگسستم کس اگر گفت چرا؟ باکم نیست فاش گویید که عاشق هستم..! فروغ فرخزاد..

― تکه یخی که عاشق ابر عذاب می شود سر قرار عاشقی همیشه آب می شود به چشم فرش زیر پا، سقف که مبتلا شود روز وصالشان کسی خانه خراب می شود کنار قل..

― ای نگاهت از شب باغ نظر، شیرازتردیگران نازند و تو از نازنینان، نازترچنگ بردار و شب ما را چراغان کن که نیستچنگی از تو چنگ تر، یا سازی از تو ..

― دارم سخنی با تو و گفتن نتوانم وین درد نهان سوز نهفتن نتوانم تو گرم سخن گفتن و از جام نگاهت من مست چنانم که شنفتن نتوانم شادم به خیال تو چ..

― از خانه بیرون می زنم، اما کجا امشب شاید تو می خواهی مرا در کوچه ها امشب پشت ستون سایه ها روی درخت شب می جویم، اما نیستی در هیچ جا امشب می..

― لبخند زدی و آسمان آبی شد شب های قشنگ مهر مهتابی شد پروانه پس از تولد زیبایت تا آخر عمر غرق بی تابی شد..

― جملات عاشقانه یک جام با تو خوردن ، یک عمر می پرستی یک روز با تو بودن ، یک روزگار مستی..

― ﺻﺪﺍﯾﺖ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻭﺳﻌﺖ ﺣﺴﺮﺕ ﺩﯾﺪﻧﺖ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻡ ﺑﺎ ﺁﺭﺯﻭﯼ ﺩﯾﺪﻧﺖ ، ﻧﺪﯾﺪﻧﺖ ﺭﺍﺗﺤﻤﻞ ﻣﯿﮑﻨﻢ..

― هر روز صفحه ی نیازمندیها را زیر و رو میکنم میدانم بالاخره یک روز به من لعنتی نیاز پیدا میکنی..

― انسان ها عموما دو دسته اند : تو و بقیه..

― نمیدانم به مسافر دل بستم یا مسافر شد آنکه به او دل بستم..