ترانه کودکانه - هشتگ ها

― یک قطرۀ باران روی گلی افتاد چشمان گل وا شد، باران سلامش داد در قطرۀ باران گل عکس خود را دید بر غنچه زد بوسه، غنچه به او خندید وقتی زمین ..

― وقتی که باغ خشک و خالی پیراهنی از گل به تن کرد وقتی که باران بهاری دشت و بیابان را چمن کرد دیدم ز تو صدها نشانه در چهرۀ زیبای دنیا دیدم تو..

― خیاط ما، اوستا رضا، کار می کنه برای ما نخ توی سوزن می کنه شروع به دوختن می کنه تیک تاک چرخ خیاطی می شه با خنده هاش قاطی اوستا رضا مهربو..

― سبز و سفید و آبی، میون نقش قالی رنگ ها با هم می سازن یه دنیای خیالی یه گوشه دشت پر گل، فرش روی زمینه یک طرفش آسمون با ابرها نقطه چینه جا..

― خانۀ کوچک ما چه گرم و چه با صفاست به چشم ما بچه ها بزرگ مثل دنیاست مامان نازنینم که خوب و مهربونه برای خونۀ ما مثل یه آسمونه پدر که دست گ..

― دویدم و دویدم، به سبزه ها رسیدم رو فرش سبز سبزه، گل قشنگی دیدم کنار گل نشستم، نفس زنان و خسته دیدم که روی آن گل شاپرکی نشسته سفید و سرخ ..

― می خوانیم با شادی آواز باران را باران هم می شوید لب های خندان را می روید در خانه گل های نیلوفر روی گل افشانده پروانه بال و پر باغی را می ..

― گنجشک کوچولو باز از تو لونه اومده بیرون، می خواد بخونه اگه بخونه اونقده بد نیست اما خوندنو خیلی بلد نیست روی شاخه ها بچه گنجشک ها همه ن..

― سپیده زد سپیده وقت سحر رسیده خاموش شده ستاره صبح آمده دوباره خروس پر طلایی با پاهای حنایی قوقولی قوقو می خونه تو کوچه و تو خونه اذون ..

― ما کودکانی شیرین زبانیم تنها و با هم کتاب می خوانیم ما در دبستان شادیم و خندان چون گل که دارد جا در گلستان گفتار ما خوب هرکار ما خوب با ..

― اومد دوباره یک صبح زیبا روز قشنگی برای گل ها آفتاب می تابه تو باغ و بیشه گل ها می خندن مثل همیشه رو شاخه گنجشک می خونه آواز سار و پرستو د..

― کفاش پیر مهربون صبح که می شه میاد بیرون کلیدو پیدا می کنه مغازه رو وا می کنه کفش ها همه قطار قطار ردیف می شن روی دیوار تو کفاشی پشت شیش..

― او به ما نزدیک است، مثل یادی شیرین مهربان با دل هاست، مثل باران به زمین دوست دارد همه را، او به یک اندازه یاد او در دل هاست، یک هوای تازه ..

― وقتی که باهم در کوچه هامان فریاد کردیم خورشیدها را از سینۀ شب آزاد کردیم وقتی که شب ها باهم نوشتیم بر روی دیوار این جا و آن جا گل های لال..

― خرگوش و موش نازنازی رو سبزه ها گرم بازی توپ یهو هوا رفت تا پشت بوته ها رفت موش ندید کجا رفت یهو یه جیغی کشید خرگوش فوری دوید چی شده؟ وای ..

― مثل مادرم خوبی، مثل مادرم نازی سرزمین من ایران، آرزوی پروازی گیسوان تو جنگل، چشم های تو دریاست غنچه های زیبایت، مثل خنده ای زیباست مه..

― ای کودکان! ای کودکان! آمد بهاران خورشید شادی سرزده از خاک ایران روئیده بر لب های ما گل های لبخند اکنون بیا با ما بگو شکر خداوند کاخ ستم ..

― یک و دو و سه، وایسیم سه به سه دو و سه و چهار، با هم هستیم یار سه و چهار و پنج، شادیم و بی غم چهار و پنج و شیش، با من بیا پیش پنج و شش و هفت، ب..

― یک روز هنگام سحر گل ها شکوفا می شود آن روز او می آید و مهمان گل ها می شود خون در رگ گلبرگ ها آن روز جاری می شود آن روز این دنیا پر از عطر ب..

― با دستی از شکوفه از راه خواهد آمد در لحظه ای پر از نور ناگاه خواهد آمد بوی گل و هوا را آن روز می توان دید آن روز می توان باز با جویبار خندی..