قدیما هر گلی شناسنامه داشت
تموم میشد و بازم ادامه داشت
تو شیشه گلاب تو شعر شاعرا
تو گل فروشیا تو جیب عابرا
همون کسا که از تو باغچه چیدنت
توی خیالشون ادامه میدنت
نشد که از دلم جدا کنم تو رو
نشد نشد گلم برو برو برو
نشد که بی دهن صدا کنم تو رو
تمام حرف من برو برو برو