اشک شوق پیرمرد زلزله زده از شنیدن صدای پسرش
– محمد توکلی (عکاس) در اینستاگرام خود نوشت: داشتم با دوستم حسن از بچه های نیروی انتظامی توی یکی از روستاهای ویران شده قدم میزدیم که رسیدیم..
محمد توکلی (عکاس) در اینستاگرام خود نوشت:
داشتم با دوستم حسن از بچه های نیروی انتظامی توی یکی از روستاهای ویران شده قدم میزدیم که رسیدیم به خانه کاه گلی پیر مردی خسته جلوی در نشسته بود، نای کار کردن نداشت حال و احوال کردیم پرسیدیم خانواده خوب هستند؟ گفت پسرم رو بردن بیمارستان به کما رفته، من و حسن که حالمون گرفته شده بود پرسیدیم از وضعیتش خبر دارید؟
گفت تلفن ندارم که حالش رو بپرسم حسن بلافاصله گوشی رو درآورد و داد
من دلم روشن بود تو همین فاصله دوربینم رو آماده کردم و شروع کردم به فیلم گرفتن...🙏🏻خدایا شکرت❤️