مادری ناراحت کنار پسرش نشسته بود
پسر به مادرش گفت
تو دومین زن زیبایی هستی که تو عمرم دیدم
مادر پرسید
پس اولی کیست؟
پسر جواب داد
خود تو وقتی که لبخند می زنی