کلیپ انرژی مثبت غروب خورشید در ساحل

همیشه فکر می کردم از چهل سالگی که بگذرم
همین که سپیدی روی همه ی موهای جوانی را بپوشاند ، دیگر نمیخندم ، به مهمانی و گردش و کوه و جنگل و بازی و ... راغب نیستم !
اما این تصوری بیهوده بود ؛ هر روز که سپیدی موهایم را در آینه میبینم، به رنگهای متنوع می اندیشم ، تنوع در لباس و کیف و کفش و مد را بیشتر دوست دارم ، تمام جوانی ام به مشکی و خاکستری و سیاه بختی گذشت

چهل به بعد دنیای شادی و تفریح و رنگ و خوشی های کوتاه و طولانی مدت است . احساس اینکه در نیمه ی دوم زندگی هستی ، به تلاش بیشتری می پردازی تا آرزوهای انجام نشده ی جوانی را بدست آوری . می دانی زمانی برای جبران هیچ چیزی نیست. پس می کوشی هر کاری را به نحو احسن انجام دهی

با عینک دقت و تیزبینانه ی چهل سالگی همه جوانب را می سنجی. دیگر فردایی وجود ندارد. هرچه پارچه در صندوق ذخیره کردی با مد امروز می دوزی تا قدیمی بودنش را از چشمها دور کنی

روز مبادا همین امروز است. آدرنالین را در مهمانیها با رقص نشان می دهی. با هر آهنگی مستانه طنازی میکنی . با سوار شدن تله کابین و انواع بازیهای هیجان آور توانایی خودت را می سنجی سعی میکنی امروزت را خوب و خوش باشی

ناتوانی های جسم را از همه پنهان می کنی
چهل به بعد دنیای متفاوت از جوانی است بیشتر خواهان عشق و آغوش و بوسه ای . حتی حوصله قهر و غر زدن نداری . می دانی یک لبخند درمان همه ی مشکلات هست . چهل سالگی به بعد یعنی قهقهه و شادی و تفریح . چهل سالگی یعنی درایت در وقت و هزینه !
سنجیده گفتن و بموقع سکوت کردن . فکر به گذشته ها و ناکامی ها و تفریح ها و عشق های ریز و درشت و دور و نزدیک !
چهل به بعد یعنی درک بهتر خدا... نیایش... سر به آسمان بلند کردن... یک نوع گذرگاه از جهل به دانش به تجربه به خبره شدن ! تمایل به آموزش تجربه ها ، به کسانی که حتی فقط یک سال از تو کوچکترند . خواندن و گوش کردن . محو افق شدن
نه به یاد گذشته و آه و افسوس . برعکس، به فکر تجربه های جدید هستی . اینهمه موقعیت که باید تجربه کنی

نیمه ی دوم زندگی که نیمه ی واقعی نیست . پس از چهل سالگی لذت ببر . بلندتر بخند ، بیشتر بازی کن ، سفر کن ، بنویس ، شعر بگو ، عاشق شو

و چهل بار در روز خود را در آیینه ببین ...و قدر لحظه لحظه زندگی ات را بدان که زود دیر می شود