صدایی کن گاهی چه سخت است تنهایی
دل خسته است از این جدایی
دل آزار دلخواهم
شب است اما نیست ماهم
جز مهرت دیگر چه خواهم
وای از دل ندارم هیچ از تو نشان
وای از دل بیا همه راحت جان
چه دانی از تب و تاب دل
که بی تابه دل در آرزویت
چه دانی که همینه دردم
که دل سپردم به تار مویت