کوچولوها - کانالها

― پس از فصل تابستون پاییز می رسه از راه تنش رنگ وارنگه پر از رنگ های دلخواه..

― حسنی یک روز به کوه رفت، همراه یک گروه رفت یک چیز دراز شکل طناب، با کش و فش در پیچ و تاب از پشت سنگ در اومد و فش و فش و فش صدا می کرد چشاش ر..

― اتل و متل زمستون فصل برفه و بارون برف ها مثل بلورن انگاری غرق نورن مثل یه الماس ناب رو قله های دورن تو کوه و دشت و صحرا تو جنگل ه..

― اتل متل توتوله بگم حسن کوچوله امید ما چه جوره؟ دنیای نوره امید مثل طلوع خورشید از مشرق دل ما وقتی امید زیبا بیرون میاد قشنگه ..

― حسنی نگاه کرد و چی دید؟ یک کدوی قلقله زن! از تو کدو اومد بیرون، سرخ و سفید یک پیرزن حسنی سلامی کرد و گفت: خاله پیرزن کجا می ری؟ تو جنگل سبز..

― اتل متل توتوله کجایی حسن کوچوله؟ اون چیه تو آسمون که می گذره بی نشون؟ اون یه هواپیما نیست که رفته تا آسمون؟ نه انگاری یه موشه ..

― پروانۀ کوچولو خسته شده خوابیده حریری از برگ گل روی سرش کشیده از لابه لای برگ ها خورشید داره می تابه پروانۀ کوچولو اما هنوز تو خوابه..

― اتل متل توتوله نظمو بگم چه جوره؟ نه مشکله، نه آسون، حالا می گم براتون: هر جا که نظم نباشه کارها از هم می پاشه حواستو بکن جمع، همیشه باش م..

― اتل متل توتوله آهای حسن کوچوله تمیز بودن چه نازه قشنگ و دلنوازه هر کسی که تمیزه پیش همه عزیزه از تمیزی، نظافت می گن دو صد ح..

― اتل متل کجایی؟ ای گردی طلایی نکنه رفتی پشت ابر، یا پشت کوه هایی؟ خورشید خانم نشسته رو قلۀ آسمون نور می پاشه به دنیا می سازه رنگین کمون..

― بارون قطره قطره امروز دوباره بارید یه قطرۀ کوچولو چشمای من رو بوسید مامان میگه که بارون نشون لطف خداست هر قطره ای می دونه جاش توی دنیا ک..

― می خوانیم با شادی آواز باران را باران هم می شوید لب های خندان را می روید در خانه گل های نیلوفر روی گل افشانده پروانه بال و پر باغی را می ..

― حسنی تو خواب خوش بود خواب یه جوجه می دید جوجه می گفت: جیک و جیک، حسنی به اون می خندید..

― آی دونه دونه دونه از آسمون می ریزه مثل گل های پنبه برف های ریزه میزه ها می کنم رو شیشه حرف های تو دلم رو بعد می کشم با انگشت جوجۀ خوشگلم ر..

― می رسد از آسمان ها برف های دانه دانه رفته بابا جان اداره مانده ام من توی خانه شاد شاد از بارش برف من نشستم پشت شیشه ای خدای برف و باران دو..

― ابر سیاه و سفید اومده پیش خورشید وای یه صدایی اومد! چیک و چیک و چیک می باره بارون از ابر پاره وقتی که بارون می یاد تازه می شن باغچه ها..

― پروردگار پاک، دانای بی نیاز چیزی ز ما نخواست واجب تر از نماز خوب است هر غروب یا قبل هر طلوع باشیم در سجود، باشیم در رکوع..

― حسنی خبر! حسنی خبر! کاسه بیار و آش ببر دعا بکن بابات بیاد، خوب و سلامت از سفر این آش پشت پای اوست، نخود داره با لوبیا بخور و تو دلت بگو: با..

― قتی که باغ خشک و خالی پیراهنی از گل به تن کرد وقتی که باران بهاری دشت و بیابان را چمن کرد..

― اتل متل توتوله بگو حسن کوچوله کمی ز خانواده مفید و صاف و ساده گلزار خانواده لطف و صفاش زیاده مادر بزرگ و خواهر پدر بزرگ و ماد..