اتفاق خوب - هشتگ ها

― هیچ کس در هیچ کجا چمدانی همراهش نیست که پر از حال خوب برای ما باشد و آن را به ما سوغات بدهد. حال خوب از درون ما می آید. مهم این است که با توج..

― طاقت بیار جانم این روزهای سخت این زمستان پر از سوز این فصل از کتاب زندگانی هم تمام خواهد شد... و میزنیم بر شانه های خدا و میگوییم: صبوری و ق..

― دوباره حالمان خوب می شود دوباره بلند بلند و بدون ترس خواهیم خندید دوباره همدیگر را در آغوش میگیرم دوباره دست در دست هم خیابان های شهر را ..

― بیا اﺟﺎﺯﻩ ﻧﺪﻫﯿﻢ ﻋﺎﺩﺕ ﺑﯿﺎﯾﺪ ﺗﻮﯼ ﺭﻭﺯﮔﺎﺭﻣﺎﻥ ﺟﺎ ﺧﻮﺵ ﮐﻨﺪ ﻭ ﺑﻪ ﻣﺎ ﺑﺨﻨﺪﺩ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺭﺍ ﺗﮑﺮﺍﺭ ﻧﮑﻨﯿﻢ. ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺭﺍ ..

― هتل کاشانه یزد . چقدر خوب که بهار شد... آدم دلش می خواهد در حصار دستان شفابخش آفتاب، رها شود، چشمانش را ببندد و همه را بدون توقع، دوست داشت..

― برگردیم... برگردیم به همان روزگار که کنار جوی آب، دنبال بچه لاکپشت ها می گشتیم و روی بر گ های درخت، دنبال کرم های ابریشم... برگردیم به همان..

― بنشین، فنجانت را به من بده، برایت معجون حیات آورده ام. تفکر، تعقل، امید، تحمل... هم بزن، بنوش. بنوش و قوی بمان، بنوش و دوام بیاور، بنوش و آ..

― دید و بازدید عزیزانمان , در آغوش گرفتن و بوسیدن آنها , سفر رفتن با خانواده همه و همه در شروع این بهار ممنوع اند درست است که بهار امسال مثل ..

― اگر روزی دنیا را دوست نداشتی، جایت را عوض کن تا از زاویه ای دیگر به آن بنگری. دنیا از بعضی زوایا دوست داشتنی ست و در بعضی زوایا نه. در بعضی ..

― تا کجا قرار است همدیگر را عذاب دهیم ، تا کجای این دنیا ؟! کی دست بر میداریم از این بازی مسخره ی کم نیاوردن و تلافی کردن ؟ از حرص خوردن و حرص..

― همه چے درست میشه، شاید امروز نه ولے در نهایت میشه تا دندون دارید بخندید🤗 تا چشم دارید ببینید👀 تا گوش دارید گوش ڪنید👌👌 . تا سالمید زن..

― آه، که چه غصه ها خوردی برای اتفاق هایی که اصلا هیچ کدام رخ نداد و چه بسیار روزهایی که با نگرانی گذشت؛ نگرانی هایی که اکثرشان بی دلیل بود. ..

― به پایان سال که نزدیک می شویم می نشینم و مرور می کنم به تمام لحظه هایی که گذشت به روزهایی که بی هوا لبخند بر روی لبانم می نشست به شب هایی ک..

― گاهی همه چیز را به حال خود رهاڪن و راه خودت را برو... و در گوش روزگار بگو؛ حال من خوبست و تو هرگز حریف حال خوب من نخواهی شد! و بخند؛ به خوش با..

― همیشه برای "داشتن" فضا هست...وبرای "نداشتن" تقصیر... اگر پای ماندن و خواستن و داشتن هست که بمان... اگر نه... جهان پر است از "بهانه" و "مصلحت" و"تق..

― دیروز قصد داشتم دست اتفاق را بگیرم تا نیفتد! اما امروز فهمیدم که اتفاق خواهد افتاد، این ماهستیم که نباید با او بیفتیم..

― حواسمان به چروک های دور چشم مادرانمان و لرزش دست های پدرانمان باشد حواسمان به ترشدن های گاه و بیگاه چشم های کم سو و دلتنگی شان باشد حواسم..

― اشکالی ندارد! بگذار تمام دنیا پشتت را خالی کنند بگذار هیچ کس هوایت را نداشته باشد بگذار بی پناه و بی پشتوانه رهایت کنند شانه هایت را بالا..

― آدم های ساده را دوست دارم ... آدم های بی غل و غشی ... که تو را فقط برای هر آنچه که هستی... دوست دارند یا ندارند،... اصلا بگذار دوستت نداشته باشن..

― از زخم هایی که زندگی بر تنت خراش می اندازد شکایت نکن بعضی زخم ها را باید درمان کنی تا بتونی به راهت ادمه بدی! بعضی زخم ها باید باقی بمونه ..