ترانه های بچگونه - هشتگ ها

― لی لی لی لی حوضک جوجو اومد آب بخوره افتاد تو حوضک این میگه: بریم دزدی این میگه: چی چی بدزدیم؟ این میگه: طشت طلای پادشاه رو! این میگه: جواب ..

― باغ وحش ما چه زیباست میون دشت و صحراست چه گلهای قشنگی مرغابی خوشرنگی گاو نجیبی داریم! خیلی دوستش می داریم دیر که میام بخونه. گاو میگیره ..

― پیرمرد مهربون مزرعه داره تو مزرعش یه گاو چشم سیاه داره گاوا شیر دارن ما رو دوست دارن ماما می کنن ماما می کنن همیشه کنار هم زندگی می کنن..

― عمو زنجیر باف؟ بعله - زنجیر منو بافتی؟ بعله - پشت کوه انداختی؟ بعله - بابا آمده چی چی آورده؟ - نخود و کشمش با صدای چی؟ - با صدای سگ واق وا..

― چشم چشم دو ابرو دماغ و دهن یه گردو حالا بزار دو تا گوش موهاش نشه فراموش چوب چوب یه گردن اینم یه گردی تن دست دست دو تا پا انگشتها و جوراب ..

― روزی روزگاری پسرک چوپانی در ده ای زندگی می کرد. او هر روز صبح گوسفندان مردم دهات را از ده به تپه های سبز و خرم نزدیک ده می برد تا گوسفندها ..

― اتل متل توتوله گاو حسن چه جوره؟ نه شیر داره نه پستون گاوشو بردن هندستون یک زن کردی بستون اسمشو بذار عمقزی(عمقزی دختر عمه) دور کلاش قرم..

― خوشحال و شاد وخندانم قدر دنیا را می دانم خنده کنم من، دست بزنم من پا بکوبم من، شادانم در دلم غمی ندارم زیرا هست..

― بارون میاد، شور شور شور اب راه اوفتاد، هور هور هور برف اومده، ریزو ریزو ریز یخ زد زمین شده، لیزو لیزو لیز تگرگ میاد، دام دام دام سرم، دست..

― یک و دو و سه زنگ مدرسه زود باش که دیر شد هنگام درسه دو و سه و چهار همه خبردار باید که باشیم دانا و ه..

― ای بچه های با نظم همه بیاین توی صف پاشو پاشو ورزش کن تنبلی رو ولش کن نرمش بکن پویا باش ازتنبلی جدا باش حالا بزن تو در جا با اون پاهای ز..

― کی بود کی بود؟ یک نی نی استکان بود خیلی شی کان پی کان بود ار دستم افتاد روی فرش و ترسید قوری خانوم منو دیدبا عجله چارقدشو سرش کرد چند تا..

― حسنی ما یه بره داشت بره شو خیلی دوست می داشت برهء چاق توپولی، زبر و زرنگ و توقولی دس کوچولو، پا کوچولو، پشم تنش کرک هلو خودش سفید سمش سیا،..

― اتل متل یه مورچه قدم می زد تو کوچه اومد یه کفش ولگرد پای اونا لگد کرد مورچه ی پا شکسته راه نمی ره نشسته پاشا با برگی بست..

― گنجشگک اشی مشی، لب بوم ما مشین بارون میاد خیس میشی، برف میاد گوله میشی میفتی تو حوض نقاشی خیس میشی، گوله میشین میفتی تو حوض نقاشی کی میگی..

― توی ده شلمرود، حسنی تک و تنها بود. حسنی نگو، بلا بگو، تنبل تنبلا بگو، موی بلند، روی سیاه، ناخن دراز، واه واه واه. نه فلفلی، نه قلقلی، نه م..

― پیر مرد مهربون مزرعه داره..

― سبزه و سرخ و زرده کی سیب هارو خوشگل و خوش بو کرده خدا، خدای خوب ما دوست تموم بچه ها..

― زاغکی قالب پنیری دید به دهان برگرفت و زود پرید بر درختی نشست در راهی که از آن می گذشت روباهی روبه پرفریب و حیلت ساز رفت پای درخت و کرد آ..

― زمستون اومد با برف و بارون کلاغه نشست بر لب ایوون..