می درخشد میان هاله راز ناشناسی درون سینه من پنجه بر چنگ و رود می ساید همره نغمه های موزونش گوئیا بوی عود می آید آه … باور نمی کنم که مرا با تو پیوستنی چنین باشد نگه آن دو چشم شورافکن