کلیپ زیبا غمگین و عاشقانه
– اگر این پنجره در سینه ی دیوار نبود و کنارم ، قلم و کاغذ و خودکار نبود چه بلا های عجیبی به سرم می آمد فرض کن داخل زندانی و سیگار نبود آمد و...
اگر این پنجره در سینه ی دیوار نبود
و کنارم ، قلم و کاغذ و خودکار نبود
چه بلا های عجیبی به سرم می آمد
فرض کن داخل زندانی و سیگار نبود
آمد و...شد همه ی دار و ندارم هر چند
بودن و رفتن او دست من انگار نبود
باز هم ، باد بهاری ، همه جا ، میپیچد
گل سر کاش به مو ی تو گرفتار نبود
نکند دست کسی دست تو را لمس کند
کاش این دلهره اینقدر ، دل آزار نبود
رفتی و بعد تو در شهر جنایت ها شد
خنده ای روی لبم ، بعد تو در کار نبود
اگر این پنجره در سینه ی دیوار نبود
غزلی وصل به مو های تو این بار نبود